شنبه، تیر ۲۴، ۱۳۹۶

خاطره

    خیلی مهمه که آدم از زندگیش، خصوصا از جوونیش خاطرات خوب داشته باشه. اینطوری وقتی که پیر میشی بهانه ای برای فکر کردن به گذشته و گذروندن روزای کسالت آور پیری خواهی داشت. حالا این خاطره میتونه یه یادگاری کوچیک باشه که از یه سفر به یه روستای دورافتاده با خودت آوردی، یا یه عکس قدیمی و رنگ و رو رفته که با عشقت توی جاده هراز گرفتی... مهم اینه بهانه ای برای لبخند زدن داشته باشی...
    ولی خیلی سخته وقتی روزهات یکی بعد از دیگری بی هیچ خاطره ای مثل صفحات سفید یک دفتر خاطرات از جلوی چشمت رد میشن... بی اونکه کاری از دستت بربیاد


۱ نظر:

  1. چقدر خوب نوشتی،
    صفحات سفید . . .

    سوختیم و اما نتونستیم بسازیم! اصلاً نمیشه، من که داغونم و سرشار از وانمود.

    پاسخحذف

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم