پنجشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۹۶

دیدار به قیامت!

    وقتی به این اطمینان میرسی که دیگه توی سرزمین خودت و از بین این همه آدم های رنگارنگی (که تنها وجه اشتراکت باهاشون شاید زبان مشترکه) هیچکس رنگ تو نیست، هیچ کس دغدغه ی مشترکی باهات نداره، هیچ کس نمیخواد به حرفات گوش بده و هیچ کس دل مشغولی فراتر از روزمرگی جهان سومیش نداره، و همه اسیر و سر سپرده سنت های پوچ و پوسیده ای شدن که دورش یه حصار قرمز بلند کشیدن و نمیخوان از خواب ابلهانه بیدار بشن، یا اسیر احساسات مادی و فیزیکی پوچ گذرا، وقتی امیدی به داشتن قلبی که باهات یکی بشه نداری، اون موقع است که با خودت میگی: گور پدر همه شون! اون وقته که میزنی به سیم آخر، بار و بندیلت رو می بندی و میگی: دیدار به قیامت!

۱ نظر:

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم