یکشنبه، آبان ۰۱، ۱۳۹۰

تولدم مبارک!

امروز 27 امین زادروزم بود!

امسال دوستای زیادی تولدم رو بهم تبریک گفتن، از همه شون متشکرم.
فقط مونده خودم!!! پس تولدم مباک!

پنجشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۰

فقر فرهنگی

فرهنگ هر جامعه حاصل برخورد، کشمکش و نهایتا تعادل رفتارهای اجتماعی تک تک افراد اون جامعه ست که البته این رفتارهای  اجتماعی مستقیما از رفتارها و کنش های فردی اشخاص سرچشمه میگیره.

اون چیزی که ازش تحت عنوان فقر فرهتگی نام برده میشه در واقع چیزی نیست جز جهت گیری های اشتباه در رفتارهای فردی و نهایتا اجتماعی افراد که در بیشتر موارد ردپای سیاست و مذهب نیز در اون به چشم میخوره. فقر فرهنگی در جوامع به مراتب شایع تر، خطرناک تر و سخت اصلاح پذیرتر از کجروی های فردیه، دلیلش هم واضح و مشخصه: رفتار اشتباه جمعی! در اینجا در واقع با جامعه ای طرف هستیم که به هر نحو تابوهایی رو برای خودش ایجاد کرده، به اون ها اکیدا پایبنده و بدتر از اون تعصب داره(مخصوصا قشر سنتی و کلاسیک جامعه که هم خودشون رو مقید به این تابوها میدونن و دوست دارن نسل های بعدشون هم حافظ این به اصطلاح ارزش ها باشن، متاسفانه این قشر اکثریت جامعه و به عبارت بهتر فرهنگ عمومی جامعه رو شکل میدن)، و به هیچ وجه سرپیچی از اون ها رو برنمیتابه! اینجاست که ضدارزش های حقیقی به صورت ارزش های مجازی و توخالی تجلی پیدا میکنن و مثل طاعون همه گیر میشن، و به عبارت ساده تر بدی بر خوبی چیره میشه!

شاید این درست باشه که انسان ها در هر گوشه ای از جهان اخلاق خاص خودشون رو دارند، اینکه ژاپنی ها رو به نظم می شناسند، آلمانی ها رو به جدیت، فرانسوی ها رو به عشق و ...

اما اگر بخوام یک مقدار ریزتر به قضیه نگاه کنیم میرسیم به رفتارهای فردی! افراد مختلف مثل من و شما هر روز توی موقعیت های مختلفی قرار میگیرم و بسته به اون موقعیت ها، رفتار متفاوت و متناسب با موقعیت مذکور از خودمون بروز میدیم که مجموع این رفتار اخلاقیات ما رو تشکیل میده. در این بین شاید کمتر کسی پیدا بشه که واقعا در همه یا دست کم بیشتر موقعیت ها رفتار همگرایی داشته باشه، حالا نمی دونم که این مورد طبیعی هست یا نه؟ به هر حال اگر هم نباشه چیزیه که خیلی رایجه.

اما این در بیشتر موارد مشکلی ایجاد نمیکنه، مسئله اصلی اینجاست که آیا ما در بروز رفتارها مون واقعا صادق هستیم یا خیر؟ در واقع آیا خودمون هستیم یا به تناسب شرایط و منافع و یا به دلایل دیگه مثلا حفظ وجهه اجتماعی یا کاری یا قضاوت دیگران و یا سایر موارد رفتاری رو از خودمون بروز میدیم که واقعا با شخصیت درونی و واقعی ما همخوانی نداره. این مسئله هم به نظر من در مورد خیلی از افراد صادقه. متاسفانه این افراد شخصیت واقعیشون از اون چیزی که نشون میدن به مراتب بدتره. به عقیده ی من این ها کسانی هستند که به شدت از فقر فرهنگی رنج حاد رنج می برند.

نمونه ی بارز این مورد اخیر رو میشه در محیط مجازی به راحتی مشاهده کرد(همونطورکه من بارها مشاهده کردم). اینجا در محیطی که هویت افراد(دست کم به خیال خودشون) ناشناخته است و لازم نیست نگران نگاه های ملامت کننده ی دیگران یا بازخواست و تنبیه و سرزنش و از دست دادن جایگاه اجتماعی و موقعیت شغلی و یا آبروشون باشند. به نظر من این سنگ محک خوبیه برای نشون دادن من درونی یا همون ذات افراد.

وقتی در این محیط با کسی آشنا میشی، جدای از اینکه هدف این آشنایی چیه، با صحبت هات، طرز رفتارت، واکنش به صحبت های طرف مقابل و ... به سادگی شخصیت حقیقی خودت رو نشون میدی. اینجا تو واقعا همینی هستی که هستی. یعنی این چهره ی توئه که حقیقت داره و خالی از تزویر و دروغ و دورنگیه. اینجاس که ادب، شعور و شرافت افراد رو میشه با چند کلمه صحبت با تقریب نسبتا قابل قبولی تخمین زد و اینجاست که متاسفانه ما ایرانی ها(منظورم فرهنگ ایرانیه) در این امتحان سرافکنده میشیم...