شنبه، اسفند ۰۶، ۱۳۹۰

ششِ دوازده

خیلی ساله که دلم واسه یه برف یا بارون درست و حسابی لک زده! امسال هم که کار از برف گذشت، ولی بارون روزای آخر زمستونم حال و هوای خودش رو داره... مخصوصا وقتی که کوه صفه رو مه می پوشونه... همین روزاست که درختا هم کم کم بایست خودشونو واسه عید آماده کنن... (البته با وجود تورم 40 درصدی امیدوارم بتونن یه سر و لباسی واسه خودشون تهیه کنن!)

پ.ن : لازم می دونم در مورد پ.ن دیروز که نوشته بودم هیچ کامنتی رو توی وبلاگم ج نمیدم، این توضیح تکمیلی رو اضافه کنم که تنها یک دلیل برای این کار وجود داره و اونم حفظ نظم و ساختاریه که چندین ساله در این وبلاگ رعایت کردم، نظرات تک تک دوستانی که لطف می کنن و افتخار میدن و اینجا نظر میذارن، برای من به غایت محترمه و بنابراین به هیچ عنوان قصد بی توجهی یا خدایی نکرده کم محلی به هیچ یک از دوستان مطرح نیست. ضمنا به نظر من رایانامه(بخوانید ایمیل!) یکی از ساده ترین و بهترین اختراعات بشر برای برقراری ارتباطات متقابل و سریعه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم