پنجشنبه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۹۶

ملا یا آخوند؟!؟ مسئله این است!

    علی رغم نفوذ (متأسفانه) زیاد روحانیت شیعه در طول تاریخ ایران در بین توده های مردم (که خودش ریشه های تاریخی مفصلی داره و در اینجا نمیخوام بهش بپردازم)، و با وجود اهمیتی (بخوانید حق حساب!) که همیشه دربارهای پادشاهان -از شاه اسماعیل صفوی تا محمدرضا پهلوی- برای این گروه قائل بوده اند (البته صرفا در راستای منافع دربار) این گروه هیچ موقع (تا پیش از انقلاب 57) نه از سمت مردم و نه از سمت حکومت ها جدی گرفته نشدند (که خودش از جنبه های متناقض فرهنگ ایرانیه).
    به طور مثال  ژان شاردن جهانگرد و بازرگان فرانسوی قرن 16 میلادی در شرح مراسم تاجگذاری شاه صفی، اون ها رو به صورت مشتی پیرمرد ریشوی بدصورت و بدسیرت توصیف می کنه که حتی بر سر جای نشستن در مراسم با هم جدل می کنند و هیچ کس هم در واقع بهشون اهمیتی نمیده و همه به چشم تحقیر بهشون نگاه می کنند. با اینحال این جای جماعت بی خاصیت حتی در مراسم تاجگذاری رضا شاه (با همه ی قاطعیتی که در برابر زیاده خواهی اون ها نشون میداد) هم خالی نبود و حتی به احترام اون ها از پخش آهنگ های مرسوم خودداری کردند. به گفته ی عباس میلانی در کتاب نگاهی به شاه، در دوران حکومت پهلوی دوم تا اواسط دهه ی پنجاه حتی ساواک خطری از جانب روحانیت و پیروانشون متوجه شاهنشاهی پهلوی نمی دید. در روند انقلاب 57 همه ی گروه های درگیر در اعتراضات از مارکسیست و توده ای تا چپ و جبهه ی ملی همه بر سر رهبری آیت الله اتفاق نظر داشتند و حتی آمریکایی ها بر این باور بودند که این فرد بعد از فروکش کردن جریان انقلاب حکومت رو به دست سیاستمداران عمدتا طرفدار جبهه ملی می سپاره و به قم برمی گرده! ولی زهی خیال باطل... (حتی به اعتراف هاشمی رفسنجانی خود بنیانگذاران جمهوری اسلامی هم تصور نمی کردن که به این سادگی بتونن قدرت رو قبضه کنن!)
    هدف از گفتن این مطلب این بود که بگم ما در کشورمون بعد از گذشت نزدیک به یک قرن جنبش مشروطه به جایی رسیدیم که بایست بین یک ملای تندرو و یک ملای کمتر تندرو یکی رو انتخاب کنیم و این رو نشان دموکراسی و تجدد بدونیم!
    اگر قدری تأمل کنیم می بینیم که شاید خشت اول این دیوار کج گذاشته شده و این دیوار کج تا قبل از فروپاشی همینطور کج بالا خواهد رفت...
    با احترام به همه ی نظرات و دیدگاه ها به نظر من تا قانون اساسی ما اصلاح نشه با چنین انتخاب هایی هیچ گره ای از کار ما گشوده نخواهد شد... به قول حافظ:
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یارب مباد آنکه گدا معتبر شود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم