زندگي را دوست
داشت ولي آن را نشناخت
مهربان بود ولي مهر نورزيد
طبيعت را دوست داشت , ولي از آن لذت نبرد
در آبگير قلبش جنب و جوش بود , ولي كسي بدان راه نيافت
در زندگي احساس تنهايي مي نمود , ولي هرگز دل به كسي نداد
و خلاصه بنويسيد
زنده بودن را براي زندگي كردن دوست داشت , نه زندگي را براي زنده بودن ...
مهربان بود ولي مهر نورزيد
طبيعت را دوست داشت , ولي از آن لذت نبرد
در آبگير قلبش جنب و جوش بود , ولي كسي بدان راه نيافت
در زندگي احساس تنهايي مي نمود , ولي هرگز دل به كسي نداد
و خلاصه بنويسيد
زنده بودن را براي زندگي كردن دوست داشت , نه زندگي را براي زنده بودن ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم