پنجشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۹

امتحان

فکر کنم راست میگن که وقتی آدم سنش زیاد میشه دیگه حال و حوصله ی درس خوندن نداره!
فردا صبح امتحان دارم و من که از اول هفته قصد داشتم یه نگاهی به درسام بندازم، هنوز موفق به اینکار نشدم و فقط یه نگاه کلی به اسلایدهای استاد انداختم (که واقعا و بدون اغراق خیلی مزخرف بودن!) جالب تر اینکه فارغ از همه ی مسائل الان آماده ی لالا هستم!
شب به خیر!!!

برخی انواع حماقت و خودبرتر بینی!

همیشه افرادی هستن که خودشون رو از بقیه برتر میدونن !
این برتری که معمولا از حماقت اون ها ناشی میشه میتونه اشکال مختلفی داشته باشه :
- بعضی ها به واسطه ی اینکه خودشون رو در صراط مستقیم میدونن و معتقدند هر راهی به جز راه اون ها، هر فکری به جز فکر اون ها و هر حرفی به جز حرف اون ها گمراهی محضه، خودشون رو برتر از بقیه می پندارن!
اثرات بیرونی این گونه از حماقت در قالب نصیحت دیگران و قضاوت های سطحی و تهمت و افترای بی پایه و اساس و در نهایت استفاده از (به قول خودشون) برهان های دینی و جملات روشن فکر نماهای مذهبی است که در اکثر موارد هیچ ربطی به اصل مسئله نداره و صرفا به امید تاثیر گذاری در طرف مقابل و فرار از مباحثه ی مستدل و علمی بیان میشه! این گروه که در ابتدا سعی می کنن خودشون رو انسان های مؤدبی نشون بدن، پس از اینکه مورد توجه قرار نگرفتن به فحاشی رو آورده و ذات واقعی خودشون رو نشون میدن. ارزش دادن به این گروه و بحث و گفتمان و امید به اصلاح این ها اشتباه ترین کاریه که یه انسان عاقل میتونه انجام بده، چون از قدیم گفتن نرود میخ آهنین در سنگ!
لازم به ذکره که این خطرناک ترین نوع حماقته که میتونه به راحتی جامعه رو به ورطه ی نابودی بکشه و متاسفانه در جامعه ی ما تبدیل به یک اپیدمی شده!
- بعضی ها به واسطه بچه تهرون بودن خودشون رو از نظر شعور و فرهنگ یک سر و گردن از غیر تهرانی ها بالاتر میدونن!
اثرات بیرونی این نوع حماقت "بچه شهرستانی" خطاب کردن غیرتهرانی ها و تعریف و تجمید افراطی و غلو گونه از شهر تهران و تبادل دل و قلوه ی فراوان هنگام رویارویی با یک تهرانی دیگر در یک جمع غیرتهرانی است! این عده برای خودشون یک حصار ایجاد کرده اند که در محدوده ی اون به خودشون اجازه میدن با هر کسی هر شوخی ای کرده و هر حرفی رو به زبون بیارن، اگر کسی از حرکات اون ها در این محدوده برنجه دال بر بی جنبگی او بوده و اگر کسی خارج از این محدوده با آن ها برخورد کند نشانه ی بی فرهنگی او تلقی خواهد شد!
- بعضی ها به واسطه ی اموال و دارایی های منقول و غیرمنقول پدرش یا خانواده شون، خودشون رو از بقیه بالاتر می دونن!
اثرات بیرونی این نوع حمافت، لیست کردن تمام اموال و دارایی های خانوادگی علی الخصوص خانه ها و املاک پدری با تاکید بر محل قرار گرفتن آن ها، مانور بر روی مدل ماشین، مدل لباس، سفرهای خارجی و ... به هنگام هر قرار ملاقات کاری یا غیرکاری است. رفتار بچه گانه و احساس زیبایی مفرط از عوارض شناخته شده ی این نوع حماقت است. این گروه معمولا برای نشان دادن میزان روشن فکری خود جملاتی از علی شریعتی، سارتر و مارکس حفظ نموده و در مواقعی که حس می کنند بار علمی طرف مقابل از آن ها بیشتر است، بدون توجه به نزدیکی معنایی جملات مذکور با موضوع مورد بحث، بلغور می کنند.
برای هیچ از انواع حماقت فوق تا کنون درمان موثری شناخته نشده است!

پنجشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۹

برگشت!

چشمام رو باز می کنم، روبروم منظره ی کوه های سفید سر به فلک کشیده ی البرز زیر نور مهتاب واقعا دیدنیه! یه  لحظه با خودم فکر می کنم چطور داشتم چنین منظره ای رو از دست می دادم؟

...
اتوبوس از امامزاده هاشم رد میشه و توی سرازیری جاده ی هراز به راهش ادامه میده ... سمت چپ جاده، توی سفیدی برف ته دره چراغ های روشن زیادی دیده میشه ... خونه هایی که مردمی درشون زندگی می کنن... و به تعداد تک تک آدمای این خونه ها قصه های رنگارنگ از آدما وجود داره! ... از خودم می پرسم یعنی میشه اینجا هم زندگی کرد؟! حتما این آدم ها هم خونه ها و محل زندگی شون رو دوست دارن! خانه هاشان آباد و قصه هاشون بی غصه!
...
جاده بوی برگشت میده!

سه‌شنبه، دی ۲۱، ۱۳۸۹

رفتن !

 به رفتن عادت ندارم، اما به قول بابام وقتی پاتو از خونه بذاری بیرون دیگه فرق نمی کنه تا سر کوچه بری یا تا اون سر دنیا!
ولی وقتی می دونی رفتن و برگشتنت تهش هیچی نیست، اونوقت ...؟!!!
شاید تنها فایده ش اینه که سعی کنی از لحظه هات بهترین استفاده رو بکنی!
البته اگر بتونی!
در دایره‌ای که آمد و رفتن ماست                        او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست          کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست