پنجشنبه، بهمن ۱۶، ۱۳۹۳

دهه فجر!

ما دهه شصتیا از روزای بهمن و دهه به اصطلاح فجر زیاد خاطره داریم! مخصوصا سال های خاکستری ابتدای دهه هفتاد که با وجود جنگ خانمان سوز هشت ساله هنوز باد کله ی پدران انقلابیمون کامل خالی نشده بود و قبول نکرده بودن که چه شکری خورده اند!
البته ما بچه ها دلخوشیمون بیشتر از اینکه به آرمان های ملکوتی امام راحل باشه، به جشن های این چند روز و کلاس نرفتن ها و تهیه روزنامه دیواری و آذین بندی مدرسه با کاغذهای رنگی و بادکنک و پرچم ایران و خرت و پرت های کاغذی بود که اون روزا نزدیک بهمن ماه که میشد تو هر لوازم التحریر فروشی گیر میومد!
هنوز ته مونده ای از خاطرات نمایش ها و گروه سرودهایی که سر صف اجرا می کردند توی ذهنم هست... و سرودهای انقلابی که توی اون قحطی موسیقی تنها ملجاء گوش های پر از وردها و ورورهای غریبه و پوچ بود... گرچه بعدها فهمیدم که اون سرودها خودشون مسخره ترین و مضحک ترین ورورهای عالم بودند!
با همه این اوصاف الان که سال ها گذشته، شاید بتونم بگم چه خوب بود که اون روزها بچه بودیم و نمی فهمیدیم که داریم فلاکت و بدبختی و بی آیندگی خودمون رو جشن می گیریم...
راست میگن که نفهمیدن گاهی نعمت بزرگیه...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم