جمعه، آبان ۰۱، ۱۳۹۴

آبان

باز هم یه آبان آبی دیگه و باز هم شروع یک سال دیگه از زندگی من...
سالی که گذشت اگرچه مثل تمام سال های دیگه پر از تنهایی و خستگی بود، اما اگر بخوام با دید مثبت بهش نگاه کنم شاید مهم ترین حادثه ش آشنایی با یکی دو نفر آدم جدید بود که اگرچه به رابطه ای جدی یا پایدار ختم نشد، وجودش خودش مایه ی امیدواریه و اینو نشون میده که توی این دنیای کوچیک با آدم های تکراریش شاید هنوزم روزنه ای باز باشه که ازش کورسوی امیدی به چشم بیاد...
به امید روزی که از یکی از همین روزنه های کم سو، برای من هم دریچه ای به دنیای نو و زندگی تازه باز بشه...
خدا رو چه دیدی، شاید دل سپردیم...

۱ نظر:

  1. ایشالا بهترین ها برات رقم بخوره
    کامنتت رو ریپلای کردم بیا سر بزن

    پاسخحذف

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم