جمعه، دی ۱۰، ۱۳۸۹

یه جای سرد...

دلم میخواست که می تونستم برم به یه جای خیلی دور... جایی که زمستوناش برف بباره... از شب تا صبح... اینقدر بباره تا تموم زمین سفیدپوش بشه و آدم تا زانو توی برف فرو بره...
دلم میخواست برم یه جای دور که زمستوناش رنگ زمستون داشته باشه و آدماش رنگ آدم!
دلم میخواست برم یه جای سرد که زمستوناش سفید سفید باشه!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم