شنبه، دی ۰۴، ۱۳۸۹

شب یلدا !

شب یلدای امسال یه کمی با سال های قبل متفاوت بود !
از جزئیات تغییر که بگذریم همین که روند تکراری هر سال دست کم برای یه سال هم که شده دستخوش تغییر بشه خودش مایه ی دلگرمیه !
شبی که فرداش بایست به همراه یکی از دوستان واسه ی یک درس اسلایدی آماده می کردیم و در کلاس ارائه می دادیم ! و البته لازم به ذکر نیست که تا اون موقع در مورد موضوع ارائه اطلاع خاصی نداشتیم !
ولی خب به هر حال شبش با یک پیشنهاد انتحاری از طرف اینجانب مبنی بر رفتن به بابلسر و گذران شب یلدا در کنار دریا مواجه شدیم و دو تن از دوستان گرام که از فرط زرنگی و درسخونی دست بنده رو از پشت بستن نیز به طرز شگفت انگیز و غیر مترقبه ای با این پیشنهاد باشرمانه موافقت کردند و این شد که قرار گذاشتیم بریم و اسلایدمون رو هم کنار دریا آماده کنیم و به این ترتیب ساعت حدود 9 شب پس از صرف سبزی پلو ماهی شب یلدا (که خداوند از مکانی نامعلوم برایمان نازل کرده بود!) راهی بابلسر شدیم و حدود ساعت 10 به کنار ساحل رسیدیم!
البته جای همه ی دوستان خالی بار اول (و فکر کنم آخری) بود که دریا رو در شب یلدا می دیدم! یا بهتر بگم نمی دیدم!
به هر حال همونطور که پیش بینی میشد انجام درس در کنار ساحل نیز با اکثریت قاطع آرا ملقی شد تا ما ساعت حدود 3 بعد از نصف شب خسته و کوفته به خونه برگردیم و پس از صرف آبمیوه خواندن درس رو به فردای اون روز (صبح زود (ساعت 10 صبح!)) موکول کنیم!
و این بود داستان شب یلدای امسال من!
پ . ن : ارائه به خوبی و خوشی انجام شد و فکر کنم یکی از بهترین ارائه های انجام شده در اون درس هم بود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم