توی این جماعت جی یا بهتر بگم جی نما!
انسان های یک بار مصرف فت و فراوونن! به نظر من یه چیزی بالای 90 درصدشون
اینطورین، یعنی کلا توی جی هایی که من خودم طی این هفت هشت سال اخیر دیدم،
تعداد آدم حسابی هاشون به تعداد انگشت های دست نمی رسه. شاید بعضیا از این
حرفم خوششون نیاد و بگن داری سیاه نمایی میکنی! ولی متاسفانه اینم یه
واقعیت تلخه مثل همه ی واقعیت های تلخ دیگه ی جامعه ی جهان سومی ما!
زیاد
دیدم آدم هایی که با شور و شوق دنبال اولین رابطه خودشون با نفر دوم هستن،
و خودشون رو آدم هایی بسیار دوست داشتنی، قابل اعتماد، متعهد و وفادار،
مهربون، صبور و از خودگذشته نشون میدن! ولی این روند فقط تا قبل از اولین
برخورد نزدیک (از نوع خیلی نزدیک!) ادامه داره و امان از وقتی که این آدما
(بخوانید موجودات!) به مراد دلشون (به ضم دال بخوانید!) برسند... من شخصا
مات و مبهوت اینم که یک انسان تا چه حد میتونه خالی از شرافت و انسانیت
باشه؟؟؟ و هر چی از خودم می پرسم که عامل ایجاد کننده ی این اپیدمی توی
جامعه ی ما چیه؟ و آیا این مورد مختص جامعه ی ماست یا در همه جای دنیا وضع
به همین منواله؟ نمی تونم جواب قانع کننده ای پیدا کنم! به نظر من وقتی
رابطه ای بین دو نفر و با میل دو نفر و در بستر یک دوستی ایجاد میشه، حداقل
طرفین بایست اینقدر برای همدیگه و برای همون رابطه ی اول (هرچند واسه ی
هیچ کدوم اصلا خوشایند نباشه) و خصوصا برای بستر دوستیشون احترام قائل بشن
که بتونن پس از اولین برخورد نزدیک (از نوع خیلی نزدیک!) هرچند ناموفق، دست
کم حرمت دوستیشون رو حفظ کنن، نه اینکه حتی دیگه زحمت یک پاسخ خشک و خالی
به طرف مقابل رو هم به خودشون ندن! یا اینکه راهشون رو بکشن و برن تا نیاز
بعدی و رابطه ی بعدی(هرچند مورد اخیر باز هم در جای خود قابل احترام تر و
شرافتمندانه تره!). این نوع رفتار به نظر من در درجه اول نشون دهنده ی عدم
فهم و درک انسانی از روابط اجتماعی و عدم بلوغ فکری و رفتاری و در درجه دوم
نشون دهنده ی رذیلت و انحطاط اخلاقی فرد بروز دهنده ی این رفتار حیوانیه
که در اکثر موارد به شدت ریشه در تربیت خانوادگی و محیط رشد فرد داره.
به
طور کلی تعهد و انسانیت افراد رو میشه از میزان پایبندی، صداقت و درستیشون
در روابطی که شاید در جامعه ی ما جنبه ی رسمی ندارن (و به این زودی هم نمی
تونن پیدا کنند) به صورت بسیار دقیقی تخمین زد! چیزی که افراد مورد بحث ما
رو در روابط رسمی تر متعهد و ملتزم می کنه، صرفا فشارهای اجتماعی، ترس از
حرف مردم و قضاوت دیگران است و لذا اینگونه افراد به هیچ عنوان نمی تونن به
عنوان یک دوست یا حتی یک انسان قابل اعتماد شناخته بشن، چون تنها عامل
محرک در روابطشون منافع شخصیه! و این ها همون هایی هستند که ازنظر من نام
انسان های یک بار مصرف برازنده شونه!
پ.ن: این مطلب تحت تأثیر یک نارو یا اتفاقی که اخیرا برای خودم پیش اومده باشه و از فرط غیظ دل! نوشته نشده است، بلکه تنها اشاره ای کاملا منطقی به یکی از صدها واقعیت تلخ حاکم بر دنیای اقلیت های جامعه ی ماست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم