سه‌شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۹۱

زردی من از تو، سرخی تو از من!

حسابی بوی دود گرفتم!
ولی اینکه چهارشنبه سوری با آخرین شب سال یکی باشه هم به نوبه ی خودش جالبه ها!
خصوصا که امشب حس کردم جریان اقتدارگرای افراطی در دستیابی به اهداف پلید خودش (در راستای کم رنگ کردن سنت چهارشنبه سوری خصوصا از طریق محرک های مذهبی) ناکام مونده و فرهنگ مردم چه در پاسداشت این سنت و چه در نحوه ی برگزاریش نسبت به سال های قبل بهتر شده و امیدوارم که هر سال بهتر هم بشه!
ضمنا امشب دو بار هم از روی آتیش پریدم!
سرخی تو از من، زردی من از تو!

سورپرایز از نوع فرهنگی!
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم اسفند 1391 ساعت 16:22 شماره پست: 302

پیدا کردن یه کتاب جذاب که خیلی وقته دنبالش میگردی و پیداش نمیکنی، توی قفسه ی یه کتابفروشی، اونم موقعی که انتظارش رو نداری، میتونه خیلی هیجان انگیز باشه! حتی اگر روی قیمتش برچسب زده باشن و قیمت جدیدش 4 برابر قیمت واقعیش شده باشه!
پ.ن.1 : تقصیر من چیه که وسط خرید عید یهو سر از شهر کتاب درمیارم؟! خب اینکه مسخره کردن نداره!!!
پ.ن.2: شاید مسخره باشه، ولی کتاب هم (مثل لباس زیر و شلوار جین!) جزو فتیش های منه P:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم