فقر فرهنگی توی جوامع جهان سوم یک چیز عمومیه، کم و زیاد داره ولی فقیر و غنی و زن و مرد و کوچیک و بزرگ و بی سواد و تحصیلکرده نداره. این وسط بعضی از اقشار هستند ک به دلیل اهمیت کذایی و شان و جایگاه پوشالی که مردم براشون به وجود آورده اند، خودشون رو خیلی بالا فرض می کنند، پزشک ها یکی از مهم ترین این اقشار هستند...
امروز ساعت 6 نوبت دکتر داشتم، روز قبل که میخواستم نوبت بگیرم به منشی گفتم ساعت 7 به من نوبت بده اما قبول نکرد. منم ناچار یک ساعت از کارم زدم تا به دکتر برسم. وقتی رسیدم مطب شلوغ بود و منشی گفت نیم ساعت تا چهل دقیقه معطل میشی، جالب اینجاست که در نهایت بی شرمی یک پوستر به دیوار بود که معطل شدن شما به دلیل اهمیت پزشک به بیمار و صرف وقت برای ویزیت اونه، غافل از اینکه صرف وقت کافی برای ویزیت مستلزم معطل کردن بقیه نیست، فقط یک زمانبندی ساده لازم داره!
خلاصه بعد از یک ساعت و ربع معطلی حسابی جوش آوردم و گرچه به زودی نوبتم میشد، ترجیح دادم پولم رو از منشی گستاخ پس بگیرم و بهش بگم که برای وقت بیماران یا بهتر بگم مشتریان خودتون ارزش بیشتری قائل باشید و اینو به خانم دکتر هم بگید! و از اون مطب کذایی خارج بشم.
گرچه خودم میدونم که اکثریت قریب به اتفاق پزشکان از همین قماش هستند، اما اگر مردم در قبال اون ها گوسپندوار رفتار نمی کردند، پزشک ها هم به خودشون اجازه نمیدادند که با بیمارهاشون اینطور بی ادبانه رفتار کنند. واقعا زندگی بارها به من ثابت کرده که تحصیلات شعور و شرف نمیاره...
اگر پزشکان ایرانی یک درصد آنچه برای جیب بیمارانشون ارزش قائلند برای وقت اون ها ارزش قائل می شدند، حال و روز ما به ازین بود...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم