شنبه، تیر ۲۱، ۱۳۹۳

مسئولیت پذیری

زندگی سختی شده!
شایدم من سختش میکنم! ولی فکر نکنم!
من کلا آدم فوق العاده مسئولیت پذیری هستم، وقتی کاری رو بر عهده بگیرم تا به بهترین شکلی که میتونم انجامش ندم، خیالم راحت نمیشه و اون کار مثل یه بار بزرگ روی دوشم سنگینی می کنه.
البته وقتی که کار تموم میشه معمولا نتیجه ش (حداقل به لحاظ فنی و نه تجاری) بسیار رضایت بخشه و اون حس رهایی از زیر بار یه مسئولیت و تعهد، خیلی لذت بخشه.
اما اخیرا فشار کاری به طرز طاقت فرسایی افزایش پیدا کرده، نمی دونم تا کی بتونم به این صورت ادامه بدم؟ فقط مطمئنم خیلی طول نمی کشه تا کم بیارم... امیدوارم کار به اونجا نکشه و بالاخره بعد چندسال زحمت به معنای واقعی طاقت فرسا و شبانه روزی روی موفقیت رو ببینم...

۲ نظر:

  1. سلام.خوبی؟
    نمیدونم چی بگم ولی اتفاقی وارد وبت شدم و از همون یکی دوتا مطلب اولیت خیلی از قلم وشخصیتت خوشم اومد،حسی که تو نوشته هات بود یه حس زنده بود که توی نوشته های بقیه کمتر دیدم.راستش حس کنجکاویم برانگیخته شد و به مطالب قبلیت هم سرکی زدم و جا داره بابت این قلم سبز و روان و ساده بهت تبریک بگم.

    پاسخحذف

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم