جمعه، فروردین ۲۵، ۱۳۹۶

شعر تو عشاق را سرمایه داد (عطار نیشابوری، شاعر رنگین کمان!)

امروز 25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوریه (نمیدونم زادروزشه یا سالمرگش؟! زیادم مهم نیست!)، شاعری که شاید به اندازه ی باقی مفاخر ادبی ما شناخته شده نیست، خصوصا در بین نسل جوان (البته باید پرسید کدوم شاعر در بین نسل جوان شناخته شده است که عطار دومیش باشه؟!)
به نظر من یکی تاریخ و ادبیات یک مملکت دستمایه خوبی برای شناخت عمق فرهنگ یک مملکت به دست میدن، به طوری که در خیلی از موارد می تونن مانع تحریف ها و بدعت های مغرضانه ی گروه حاکم (در مورد ایران غالبا خائن) در فرهنگ جامعه بشن. یکی از این موارد که حکومت مذهبی ایران بعد از انقلاب مصرا بر اون پافشاری کرده این هست که همجنسگرایی یک پدیده ی نوظهور محصول استعمار غربه که با هدف ضربه زدن به فرهنگ متعالی ممالک اسلامی به اون ها صادر میشه! ادعایی به غایت مضحک و ابلهانه که ناشی از کم سوادی و غرض ورزی عده ای ملای معلوم الحاله! البته در اینکه بسیاری از جنبش های برابری خواهانه از غرب شروع شدند و اسم، نماد ها یا تشکیلات سازماندهی شده پیدا کردند، شکی نیست؛ ولی چیزهایی مثل حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق اقلیت ها چیزی نیست که غرب اون ها رو ابداع و به باقی جهان تحمیل کرده باشه.
در اثبات این مدعا، به کوهی از مطالبی که در فرهنگ و ادب ما در خصوص عشق بین دو مرد وجود داره کاری ندارم و در اینجا تنها به دو حکایت از منطق الطیر عطار نیشابوری اشاره می کنم:
اول حکایت پادشاهی که عاشق پسر وزیر شد
در هر دوی این حکایات هدف عطار مثل باقی کتاب بیان هفت وادی عشق بوده، نکته ی جالب اینکه در این مسیر بین عشق مرد و زن و عشق دو مرد به هم تفاوتی قائل نیست و شاید حتی ذکر حکایت دوم در وادی فقر (آخرین وادی از هفت وادی) بیانگر ارزش بالا و بی مانند این عشق باشه. وجود فردی با این افکار اون هم در حدود هزار سال پیش بسیار قابل توجه و تأمله و ادعاهای پوچ و یکسره جهالت و تعصب همجنسگراهراس های از خدا بی خبر رو یکسره بر باد میده. عشق جنسیت نمیشناسه و کسانی که به این عشق با کینه و تعصب نگاه می کنند، صرفا به این خاطر هست که ذهن محدود و ناقص و بیمارشون جز سپوختن از عشق چیز دیگری نمیفهمه!

با وجود برخی نقدهایی که شخصا به آثار عطار وارد می دونم، در مدح منش و افکار والای عطار نیشابوری به ذکر همین چند بیت از خودش افاقه می کنم:

کردی ای اعطار بر عالم نثار
نافهٔ اسرار هر دم صد هراز
از تو پر عطرست آفاق جهان
وز تو در شورند عشاق جهان
گه دم عشق علی الاخلاق زن
گه نوای پردهٔ عشاق زن

شعر تو عشاق را سرمایه داد
عاشقان را دایم این سرمایه داد...

۱ نظر:

  1. سلام، وب قشنگی داری ...

    من عطار رو نمیدونستم و برام جالب بود از بقیه شاعران هم هست شعرایی با مضمون ما.
    راستی محمدعصارتبریزی چندصدسال پیش تنها دیوان شعری خودش رو براساس عشق پسر شاه و پسر وزیر سروده، عجیبه، شایدم نه! اسمش هست: مهر و مشتری.

    آهان داشت یادم میرفت، شب خوبی داشته باشی.

    پاسخحذف

از علاقه شما به این مطلب سپاسگزارم